بیرون: بررسی نسخه قطعی | ، بررسی – نسخه قطعی بیرونی – WaytoomanyGames
بررسی بیرونی
نسخه ای از نسخه قطعی بیرونی توسط ناشر تهیه شده است.
بیرون: بررسی نسخه قطعی
بیرون: نسخه قطعی یکی از آن RPG های فانتزی حماسی است که همیشه در تصاویر و تریلرها بسیار خوب به نظر می رسد. دنیای سرسبز ، پراکنده ، ده ها دشمن ، دنده ، غارت ، جادو و فقط به اندازه کافی از یک عنصر بقا برای جالب نگه داشتن چیزها. با این حال ، در عمل ، کمتر جذاب است ، و مطمئناً برای رایانه شخصی برای کنسول به مراتب بهتر است.
چند سال پیش با بررسی بیرونی ، من قبلاً می دانستم که چه چیزی را باید وارد نسخه PS5 کنم. من امیدوار بودم که در سالهای بعد از نگاه اولیه من ، نه نقطه کمی بیشتر به این تجربه اضافه شود. اینگونه نیست که نسخه قطعی بیرونی بد است – در واقع بخش هایی از آن بسیار خوب هستند – این فقط این است که از یک مورد بسیار بد از جانک در مکان ها رنج می برد.
شخصیت اصلی شما یک ماجراجو آماتور است که آخرین سفرش ترش شد. با بیدار شدن در ساحل بدون هیچ گونه اموال ، یاد می گیرید که کشتی شما غرق شده و بیشتر مهمانی شما مرده است. هنگامی که به شهر بازگشتید ، به خاطر این همه چیز مقصر هستید و به شما گفتید که 5 روز فرصت پرداخت آن را دارید
این انگیزه شماست. به جهان بروید و یک ثروت کوچک (در واقع آنقدر زیاد نیست) یا با انجام وظایف برای Townsfolk ، بدهی را انجام دهید. قبل از عزیمت ، شما نیاز به ساخت یک چهارم استف ، کوله پشتی پیدا کرده و برخی از مقررات مانند آب و غذا را جمع آوری کنید. و پس از آن ، ما ، شما به تنهایی خواهید بود.
رویکرد باز برای ماجراجویی به خوبی به بیرون خدمت می کند. ساختار اجباری کمی وجود دارد ، و می توانید با جسارت به ناشناخته بروید تا با یک فکر دوم به سختی با سرنوشت خود روبرو شوید. متأسفانه ، جهان فوق العاده خطرناک است. فقط سرگردان در ساحل ، من را در عرض چند ثانیه توسط یک خرچنگ غول پیکر دیدم. من در سفر دوم خود توسط راهزنان از هم جدا شدم.
علاوه بر این بسیار خوب ، امکان خندیدن کوله پشتی خود با فشار یک دکمه است. کاهش وزن باعث می شود شما سریعتر و سریعتر شوید و به شما امکان می دهد با هزینه کمتری گول بزنید و حمله کنید. فقط فراموش نکنید که دوباره آن را انتخاب کنید.
حتی با این لمس ، مبارزه فقط خوب نیست. این نادرست و بی وزنی است ، فاقد هر نوع تأثیر یا کاتارزی است. شما فقط چیزها را میان وعده می دهید یا جادو می کنید و هرگز احساس نمی کنید که واقعاً به هر چیزی دست پیدا می کنید. مبارزه با بیش از یک دشمن دشوار است زیرا قفل شدن خلق و خوی است ، و در کل فقط فاقد ظرافت است که به شدت به آن احتیاج دارد.
ماجراجویی واقعی برجسته است ، که احتمالاً نکته است. به هر حال ، شخصیت شما به معنای یک قهرمان شجاع نیست. شما فقط برخی از راندو با مهارت های مالی ضعیف و یک کوله پشتی پر از آشغال هستید. کاوش در جهان به خودی خود پاداش می دهد. هرچه دامنه بیشتر باشد ، بیشتر خواهید دید ، و به زودی گنجینه های ارزشمندی را برای پاک کردن بدهی خود قبل از گرفتن طعم برای زندگی ماجراجو و انجام آن برای تفریح انجام خواهید داد.
مشاهده اولیه من در مورد ظاهری بیرونی که در تصاویر بسیار زیبا به نظر می رسد مهم است. در حال حرکت یک بازی مخصوصاً جذاب نیست. مدل های کاراکتر کمی مواد هستند و برخی از محیط ها کمی پراکنده هستند. یک جعبه آسمان مناسب و یا علفزار نورد را بگیرید و به اندازه کافی به نظر می رسد ، اما بهتر است RPG ها و بازی های بقا در آنجا وجود داشته باشد.
هیچ چیزی در نسخه PS5 وجود ندارد که واقعاً آن را برجسته کند. این کار کمی از haptics استفاده می کند و هیچ تفاوتی با نسخه PC ندارد. گفته می شود ، با هر دو بسته DLC همراه است. در صورت انتخاب می توانید با چند نفره درگیر شوید ، که بهتر از بسیاری از بازی های فانتزی کار می کند. صفحه تقسیم یا بازی آنلاین به شما امکان می دهد تا در نزدیکی یا دور هم قرار بگیرید و با چالش های سخت تر مقابله کنید. این بدتر عمل نمی کند ، و اگر هیجان کشف در هنگام اشتراک گذاری بهتر باشد.
آنچه نسخه قطعی بیرونی در لهستانی فاقد آن است ، بیشتر با قلب آن را تشکیل می دهد. عشق زیادی در بازی وجود دارد ، بسیاری از ایده های کوچک که با عنوانی که با وجود کاستی های خود سرگرم می شوند ، با هم ژل می شوند. شوخی در اینجا از بسیاری جهات تلاش می کند ، و همه چیز احساس می کند که در متن وجود دارد. این یک دنیای خوب و پر از خطر و هیجان است ، و به همین ترتیب همیشه اگر کاملاً هیجان انگیز نباشد قانع کننده است.
در اینجا چیزهای زیادی برای خیره کننده وجود ندارد ، اما اگر هنوز به بیرون بازی نکرده اید ، چیزهای زیادی را برای RPG و طرفداران Survival دوست دارید.
بررسی بیرونی
چه زمانی بیرونی در ابتدا در سال 2019 منتشر شد ، من عشق خود را به بازی در بررسی خود روشن کردم. این یک عنوان بلندپرواز ، منحصر به فرد و در عین حال آشنا بود که موفق شد وعده های فرض آن را تحویل دهد. RPG که ماجراجویی را در ماجراجویی قرار داد. یکی که بسیار دشوار بود ، اما به جای تکیه بر “شما درگذشت” یا “بازی Over” یک دسته از سناریوهای شکست را از دستگیری یا سرقت از دست داد تا واقعاً شما را لگد بزند در حالی که پایین بودید. با این حال اگر به دنبال بازی اصلی من هستید ، به بررسی دیگر من نگاه کنید. در اینجا ، من روی تغییرات جدید تمرکز خواهم کرد نسخه قطعی بیرونی این باعث می شود این نسخه قطعی یک بازی در حال حاضر عالی باشد.
نسخه قطعی حتی در مورد عشق اصلی به استفاده از رنگ ، بدون RPG عمومی قهوه ای و خاکستری در اینجا بهتر است.
اول از همه ، DLC وجود دارد. بازی اصلی یک دم کاملاً چشمگیر از پشتیبانی پس از راه اندازی داشت ، اگرچه من هرگز خودم بازی نکردم. خوشحالم که من این کار را نکردم ، زیرا نسخه قطعی بیرونی تمام DLC را می گیرد و به صورت ارگانیک آن را در بازی پایه ادغام می کند. هدف این بود که یک بازیکن جدید حتی متوجه نشود که آنها چیز دیگری را بازی می کنند ، و این مأموریت انجام شده است. نه تنها این ، بلکه بازیکنان بازخورد در مورد DLC در نظر گرفته شده است. . این خیلی بیشتر از همه چیز معمول است که همه چیز را با هم جمع می کند و بیشتر این مجموعه ها را دوباره فروش می کند. Darksiders.
جالبترین قسمت بازی توانایی انجام تعاونی کامل Splitscreen ، تنها RPG است که می دانم تا به حال چیزی شبیه به آن را امتحان کنم.
این فقط DLC نیست که دوباره کار کرده است ، بلکه کل بازی است. واقعاً ، همه چیز. در پاسخ به بازخورد فن ، و همچنین چیزهایی که خود توسعه دهندگان دوست ندارند ، تقریباً همه چیز در بازی به نوعی لمس شد. مبارزه و همه چیز درگیر دوباره تعادل و صاف شد. تخم ریزی هیولا در سیاه چال ها با چشم برای دشواری و تنوع تغییر یافت. برای سخت تر کردن کارها ، همانطور که هست بیرونی گذشته از همه اینها. و قطره های RNG وحشیانه برای quests و کاردستی صاف تر شده اند تا منصفانه تر باشند. و این فقط نوک کوه یخ است.
سرانجام ، گرافیک و موسیقی لمس شد. در مورد موسیقی ، این یک بهبود جانبی است. من قبلاً موسیقی را در بازی پایه دوست داشتم ، و این فقط چیزی است که من دوست داشتم ، با آهنگ های بیشتر به موسیقی متن فیلم اضافه شده است. پیشرفت های گرافیکی بیشتر یک کیسه مخلوط است. مطمئناً پیشرفت در بازی اصلی ، اما این حرف زیادی نمی زند. پس از آن نگاه کننده نبود ، و اکنون نگاه کننده نیست. حتی اگر عملکرد نسبت به نسخه PS4 بسیار بهبود یافته باشد ، من هنوز هم در PS5 انتظار بیشتری داشتم. با این وجود ، بازی بسیار عالی است ، و تعاونی همان صفحه نمایش از نظر عملکردی از نظر عملکردی مناسب تر است. حدس می زنم بهتر از هیچ چیز.
جادو برای یادگیری و بازیگران پیچیده است ، اما بسیار قدرتمند است که ارزش آن را داشته باشد.
من نمی توانم دقیقاً تحت تأثیر قرار بگیرم نسخه قطعی بیرونی. من از یک مجموعه استاندارد طراحی شده با سبک Nordic استاندارد خوشحال می شدم ، اما خیلی بیشتر بود. تقریباً در همان سطح بود Xenoblade Chronicles نسخه قطعی, که من هنوز به عنوان استاندارد طلای انتشار مجدد در آن را در خود نگه دارم. آنقدر عشق و مراقبت در هر قسمت از آن ریخته شده است ، و از بسیاری جهات مانند یک بازی کاملاً جدید احساس می شود. من فقط می توانم امیدوارم که این آخرین چیزی نیست که ما از آن می بینیم بیرونی یا سبک دلپذیری وحشیانه و جاه طلبانه ماجراجویی RPG.
گرافیک: 7.0
این ممکن است یک پیشرفت گرافیکی نسبت به نسخه اصلی باشد اما این حرف زیادی نمی زند ، و اگرچه عملکرد بد نیست ، اما با توجه به سخت افزار هنوز هم باید بهتر باشد.
گیم پلی: 9.0
در نسخه قطعی صیقل ، اصلاح و ادغام همه چیز را از بازی پایه و DLC برای ارائه چیز خاص.
موسیقی هنوز کاملاً خارق العاده است ، اکنون با آهنگ های بیشتر برای تنوع بیشتر.
عامل سرگرم کننده: 9.0
بیرونی بازی ای است که واقعاً رضایت بخش و تسخیر است. این نسخه قطعی بسیاری از مسائل قدیمی خود را برطرف می کند ، و در نتیجه تجربه بسیار لذت بخش تری ایجاد می کند.
حکم نهایی: 8.5
نسخه قطعی بیرونی هم اکنون در PS4 ، PS5 ، Xbox One ، Xbox Series S | X و PC در دسترس است.
بررسی شده در PS5.
نسخه ای از نسخه قطعی بیرونی توسط ناشر تهیه شده است.
بیرونی اولین بازی ای است که من برای ضبط احساسی که از کودکی به یاد می آورم بازی کردم. از خواب بیدار شدن خیلی زود هنوز تاریک است ، و با سرگردانی با چشمان گسترده است. من همیشه ساعت قبل از طلوع آفتاب را دوست داشته ام ، همزمان با آرامش گرگ و میش و برقی با قول برکت داده ام. این احساس می کند که چیزی را از خورشید سرقت می کند ، و برخی از مجلل های آسمانی را برای به دست آوردن جایگاه در روز تصویب می کند. در این RPG بقا ، زمان مناسبی برای شروع سفر است.
در آنجا ، من بدون ذکر Dark Souls ، کل مقدمه را مدیریت کردم. اما بله ، بیرونی تا حدودی یادآور RPG اکشن محبوب است ، اما یک نسخه بقا از آن بازی است. دعواهایی با گرگ و جانوران وجود دارد ، اما بیشتر این در مورد دشواری سفر است ، نه مبارزه. نور روز خود یک منبع ، حیاتی اما محدود است. وقتی شب می افتد ، تاریکی سنگین و غیرقابل نفوذ است. یک مانع واقعی ، نه فقط یک فیلتر در صورت عدم وجود نور. بازیکنانی که امیدوارند بیش از سه پا را در هر جهت ببینند ، هنگام سقوط شب به یک فانوس احتیاج دارند. اما پول در ابتدای سفر شما محکم است و یک کوله پشتی به اندازه کافی بزرگ برای آویزان کردن یک فانوس گران است.
بنابراین ، من یک ساعت قبل از طلوع آفتاب سفر خود را شروع می کنم تا ساعات روز را دراز کنم. به من قول داده شده است که اگر به یک غار در این نزدیکی بپردازم تا یک قارچ نادر را برای یک روستایی در یک شهرک در نزدیکی بازیابی کنم. در خارج از دروازه های دهکده مزارع باز هستند ، و من متوجه سایه های درختان با طلوع آفتاب می شوم. انواع توت های قرمز بوته های اطراف را تزئین می کنند. در فاصله دامنه های کوهستانی که توسط یک پل عظیم و زینتی محاصره شده اند. من به آن کوه ، مرکزی و به اندازه کافی بلند اعتماد خواهم کرد که در سراسر جهان قابل مشاهده است ، زیرا هیچ نشانگر تلاش در بازی یا حتی یک نشانگر در نقشه شما وجود ندارد تا نشان دهد که کجا هستید.
آنچه در ابتدا احساس می کند که یک عصا از زیر من بیرون می آید ، من به زودی یاد می گیرم که قدردانی کنم. در مواجهه با یک انتخاب با اعتماد به نفس و غیرقابل توصیف ، فقط می توانید در نوع پاسخ دهید. من یک نقشه دارم ، و یک قطب نما. جاده ها ، علائم و نشانه ها وجود دارد. من به گفتگو گوش داده ام ، و یک ژورنال دارم. آرزوی قرض گرفتن GPS GERALT به زودی محو می شود ، و دوباره ، هر یک از این پله ها به دلیل کمبود راهنمایی احساس بیشتری می کنند.
من اموال را به ملزومات تقسیم کرده ام. پوستی پر از آب شیرین. جیره های مسافرتی پخته شده از ماهی که من در یک ساحل در نزدیکی آن گرفتم و با نمک حفظ شده ام که از آب جوشانده آب جمع آوری شده ام (پخت و پز و کاردستی با یک منوی کشیدن با کلیک ‘n ‘انجام می شود). من یک دریچه ای دارم که پیدا کردم در پوست یکی از درختانی که در روستا رشد می کند ، اقامت داشته است. یک سپر چوبی ضرب و شتم. باند. در کیف من اتاق دیگری وجود دارد ، اما من برای پوست حیوانات ، سلاح های یدکی ، گیاهان نادر به فضا نیاز دارم. هر چیزی که می توانم بفروشم برای بازپرداخت بدهی که به دهکده بدهکار هستم. آنها قبل از اینکه فانوس دریایی را که به خانه می روم از دست می دهم ، پنج روز به من داده اند تا بپردازم.
راهی که دنیای بیرون طراحی شده است ، من راجع به تفاوت “فضا” و “فاصله” فکر می کنم. شخصیت سفارشی شما به غذا و آب و خواب احتیاج دارد ، آنها باید به دما و بیماری های موجود در گوشت پخته نشده یا آب رودخانه ای نشده توجه داشته باشند. اما هیچ یک از این نیازها چنان فشار آور نیستند که آنها به محور اصلی داستان شما تبدیل شوند. شما می توانید سرماخوردگی متداول را بدست آورید ، برخی از بیماری ها باعث می شود در یک دعوا آسیب کمتری وارد کنید. یا می توانید در برف بمیرید زیرا لباس های مناسبی را نمی پوشید ، اما تقریباً همیشه یک درخت نزدیک وجود دارد که بتواند چوب کافی را برای یک آتش سوزی ساده برداشت کند تا برای گرمی زانو بزند. این جنبه های بقا به یک هدف خدمت می کنند. آنها “فضا” را تبدیل می کنند ، یک مسیر بزرگ که شما به سادگی باید از آن عبور کنید ، به “مسافت” ، منظره ای که باید طی شود ، مایل از جنگل ها و بیابان ها. اکوسیستم. آنفولانزا ، گرسنگی و آب و هوا اهمیت می بخشد ، عمل مکانیکی گذرگاه ،.
من نمی خواهم آن را به نظر برسانم که این همه سعادت بوکولیک مانند شایر است ، زیرا شما باید در نهایت چیزها را بکشید. جنگ غوغا مبتنی بر استقامت ، عمدی ، سنگین و بسیار ناامیدتر و روشمند تر از آن است که لذت بخش باشد. برای مدت طولانی ، به نظر می رسد تنها سلاحی که می توانید از پس آن برآیند ، به سختی همه را خراشیده اند اما ضعیف ترین دشمنانی که در عوض به سختی برخورد می کنند و اغلب شما را با درد و رنج وضعیت ناتوان کننده بار می کنند. به شما تله و معجون داده می شود ، و بعداً جادوی مانند طلسم های آتش. اما همه چیز با هزینه می آید. هر برخورد اولیه ای که بر شما غلبه می کنید احساس مهمی می کند ، اما این تسکین است ، نه اینکه شما پس از پیروزی انتظار داشته باشید.
هیچ مرگ وجود ندارد ، فقط اشکالات. اگر تمام سلامتی خود را به بیرون از دست دادید ، پس از یک صفحه بارگیری به شما می گوید که چه اتفاقی افتاده است و در جای دیگری از خواب بیدار می شوید. . من توسط مرغ های غول پیکر تا زمانی که سیاه نشود ، فقط برای بازیابی آگاهی که توسط یک آتش سوزی در یک کوهستان ، کنار یک یادداشت از نیکوکار اسرارآمیز که زندگی من را نجات داد ، بازیابی کردم. من توسط راهزنان زدم و به یک سلول اردوگاه معدن ، لباس پوشیده از پارچه ها رسیدم ، که از آن با فروش معادن معدن به یک زندانی بازرگان فرار کردم تا اینکه من به اندازه کافی نقره ای برای رشوه دادن گارد بزرگ کردم ، که به نظر می رسید کاملاً از آن غافلگیر شده است همه انتخاب های گمشده.
دو احساس متداول برای مسافرت ، خودکفا بودن حمل همه چیز در اختیار شما است ، و ترس از روده وقتی نمی توانید کوله پشتی خود را پیدا کنید ، حتی برای چند ثانیه. بیرون هر دوی اینها را دارد. پرتاب کیف از شانه های شما باعث می شود که شما در یک مبارزه چابک تر شوید ، اما اگر مبارزه به سمت جنوب می رود ، برای بازیابی مجدد آن در حالی که ضربات دفع شده دردناک و ناخوشایند است ، می توانید آن را بازیابی کنید. .
اینجا است که آزادی بازی شروع می کند به یک دوگانگی به نظر می رسد که آیا شما پیشرفت می کنید. یک انتخاب اولیه وجود دارد که منجر به یکی از سه خط جستجوی مختلف شود ، هر کدام دارای یک منطقه مربوطه هستند ، بنابراین مسیرهایی برای پیگیری وجود دارد ، اما چند اشتباه می تواند شما را در مقابل دیوارهای آجری اجرا کنید. هیچ سطح تجربه ای وجود ندارد ، فقط مربیانی که به شما توانایی ها را می فروشند و به روزرسانی گاه به گاه برای مبالغ مسخره پول. بنابراین اگر ده ساعت همه چیز را از دست دادید ، شانس سخت ، جوانه. شما به جایی که شروع کرده اید بازگشتید ، فقط با تلاش های کمتری برای گرفتن ، موارد کمتری برای یافتن ضررهای خود پیدا کنید. آیا من ذکر کردم که فقط در هر شخصیت یک autosave متناقض دریافت می کنید? زیرا این کاری است که این بازی انجام می دهد. شما فقط نمی توانید بعد از یک ضرر بزرگ ، منوی بار را بزنید. شما با آن زندگی می کنید.
این شکوه است ، به نوعی. کاملاً جسورانه و ناخوشایند در سختی آن. لحظات آرام عبور از جنگل ها در آرامش خود مانند ذن است ، که از مبارزه با تنش ناشی از مجازات های سنگین که تهدید می کند ، آشفته است. برای آماده سازی مناسب برای سفرها ، فهمیدم که باید در جهان زندگی کنم ، و برای جمع آوری پوستها و گیاهان برای فروش و آماده سازی تلاش کردم. خواب شب قبل از تکرار روند دو یا سه بار فقط برای اینکه به اندازه کافی نقره ای برای چند مورد شفابخش با هم بکشید.
این فرایندی است که هنگامی که متوقف می شوید انتظار همان موارد را از خارج که معمولاً از یک عمل RPG انتظار دارید ، جذاب شود. این کاملاً لذت بخش نیست که توسط میگوهای برقی غول پیکر به مرگ برسد و مجبور شوید دوباره پانزده دقیقه پیاده روی را تکرار کنید. به خصوص اگر از کیسه ای از گاومیش ها استفاده کرده اید که سعی در پایین آمدن این کار داشته باشید و اکنون باید از برخی کفتارهای گرسنه بپرسید که آیا آنها لطفاً در حالی که آنها را برای پول معجون اصلاح می کنید ، ادامه دهید. اما یاد گرفتن از این اشتباهات ، ترسیم دنیای اطراف خود ، و یاد می گیرید که چگونه با خیال راحت حرکت کنید.
من تاکنون قصد داشته ام که یک کل نگر را در مورد چگونگی احساس بیرونی انجام دهم. در اینجا یک استراحت کوتاه از آن وجود دارد تا برخی از مواردی را که Bollocks هستند ذکر کنید. می توانید نشانگرهای سفارشی را روی نقشه خود قرار دهید ، اما نمی توانید یادداشت بگذارید. این کمی bollocks است. به نظر نمی رسد دشمنان با همان محدودیت های استقامت شما مشاهده نشوند. کلوچه. کلماتی که در کادرهای گفتگو و گفتگوی ضبط شده و ضبط شده ای که با آنها می رود متفاوت است. این ممکن است یک متا همبستگی در مورد غیرقابل اعتماد بودن سوابق تاریخی باشد ، اما به احتمال زیاد فقط برخی از bollocks های اضافی است.
همچنین تا حدی که من کمی تعجب کرده ام که یک نسخه کنسول جعبه ای را دریافت می کند ، بسیار متوسط است. در کل به طور کلی یک زیبایی معماری و طبیعی به جهان وجود دارد ، اما چیزهای زیادی نیز وجود دارد که به ایده قلعه ها یا اردوگاه های راهزن اشاره می کند در حالی که پراکنده روی جزئیات باقی مانده است. ساختمانها ، تجهیزات و طراحی موجودات همه احساس می کنند از مکان های مختلف کشیده شده و در یک قارچ با طعم خیالی با هم مخلوط می شوند. یک یوروجنک عجیب و غریب و عجیب و غریب برای همه چیز وجود دارد ، اگرچه من شک ندارم که تعداد کمی از مردم به همین دلیل عاشق آن می شوند. طرفداران فراموشی. طرفداران دو جهان. طرفداران بلند. به دنبال آن برو.
من برای مبارزه با بد بیشتر در خارج از کشور بسیار مشتاق نیستم. من از صحبت بیشتر با NPC های مقوایی آن چندان هیجان زده نیستم. من منتظر نیستم که از صندلی خود بلند شوم تا مقداری قلبی سبک انجام دهم در حالی که منتظر هستم که شخصیت من توسط یک آتش سوزی در وسط طوفان برفی گرم شود ، بنابراین من بیمار نمی شوم و مجبور نیستم به نزدیکترین سفر کنم دهکده برای یک چای گیاهی و یک روز قبل از اینکه دوباره سالم باشم بخوابم.
اما آن سفر ، مااایان. کاملاً آن را میخکوب می کند. . این می فهمد که یک کیسه سنگین می تواند باعث شود احساس سبک تر کنید ، برای همه برشهای برش خورده.
وارد شوید و در سفر ما به ما بپیوندید تا بازی های رایانه ای عجیب و قانع کننده را کشف کنیم.